استعاره ی مصرحه و استعاره ی مکنیه

استعاره

استعاره در لغت به معني عاريت گرفتن و عاريت خواستن است امّا در اصطلاح استعاره نوعي تشبيه است كه درآن يكي از طرفين تشبيه ( مشبه يا مشبه به ) را ذكر و طرف ديگر را اراده كرده باشند .

نكته : اصل استعاره بر تشبيه استوار است و به دليل اينكه در استعاره فقط يك ركن از تشبيه ذكر مي شـود و خواننده را به تلاش ذهني بيشتري وا مي دارد ، لذا استعاره از تشبيه رساتر ، زيباتر و خيال انگيز تر است .

ادامه نوشته

آرایه تصدیر را شرح دهید.

آرایه تصدیر

عجز در لغت به معنای آخر و پایان است؛ هم­چنین به معنای پیر زن عجوزه­ای که به پایان عمر رسیده باشد، صدر به معنای آغاز و بالای هر چیز است و در اصطلاح عروضی، صدر آغاز مصرع را می­گویند و عجز، پایان مصراع است.

ادامه نوشته

جناس تام و جناس ناقص

تعریف جناس : جناس : یکسانی و هم سانی دو یا چند واژه است در واج های سازنده با اختلاف در معنی .جناس در شعر و نثر به کار می رود پس  جناس به معنای آوردن کلماتی با تلفظ نزدیک به یکدیگر است.جناس انواع دارد

الف) جناس تام  : کلمات ،  لفظ یکسان و معنای متفاوتی دارند. مانند : شیر ،  شیر – گور ، گور 

ادامه نوشته

ترصیع و موازنه

ترصیع

     ترصيع يعني گوهر نشاندن و زيبا ساختن.  در ادبيات موازنه اي است که در آن کلمات با هم سجع متوازي مي سازند یا به تعریف دیگر آن است كه كلمات مصراعی با مصراع دیگر یا جمله ای با جمله ی دیگر ، در وزن (هجا یا بخش ) و حروف پایانی یكسان باشد( تقابل سجع های متوازی ). غیر از واژگان تكراری بقیه كلمات با هم سجع متوازی باشند.

مثال 1 :         ای منــوّر بـه تـو نجـوم جـلال         وی مقـرّر بـه تـو رسـوم كمـال

ادامه نوشته

آرایه ی سجع

شرح وتوضیح آرایه ی سجع

سجــــع
       سجع در لغت به معنی  آواز كبوتر ، اما در اصطلاح ادبيات آوردن كلماتي در نثر است كه از نظر موسيقي و وزن یا واج اخر با یکدیگر هماهنگی داشته باشند.

هر نفسي كه فرو مي رود ممد حيات است و چون بر مي آيد مفرح ذات.

ادامه نوشته

سئوالات چهارگزینه ای زبان وادبیات فارسی پیش دانشگاهی

سوالات چهار گزینه ای زبان و ادبیات فارسی پیش دانشگاهی

 به نام خدا* سوالات مفهومی بخش ادبیات غنایی

1- محتوای بیت زیر با کدام بیت ارتباط معنایی ندارد ؟ عشق را خواهی که تاپایان بری          بس که بپسندید باید ناپسند

1) الا یا ایهالساقی ادر کاسا وناولها         که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

2) عشق از اول سرکش وخونی بود        تا گریزد هر که بیرونی بود

3) عشق هایی کز پی رنگی بود             عشق نبود عاقبت ننگی بود

4) ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست     عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد

ادامه نوشته